- ۱۱ نظر
- ۲۴ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۲۷
هر چند صحبت از مرگ توی این آخر سالی و ایام خونه تکونی ، شاید یه نموره جالب نباشه ولی چیزیه که همیشه هست .
خدا باعث و بانیش رو بووووووووووووووووووووووووووووووووووق کنه !!!
هفته ی پیش که طی عملیات جوگیرانه ای نسبت به رنگ آمیزی اتاق ملیکا اقدام نمودیم , یادتونه ؟
متاسفانه هنوز اتاقش چیده نشده که عکس بذارم . آخه یه مسافرت غیر منتظره پیش اومد و ملیکا و مادرش رفتن شهرستان
اما من که از خودم عکس دارم ! گفتم عکس رنگی خودمو بذارم روحتون شاد شه تا اتاق مرتب بشه و یه عکس هم از اتاق ملیکا بذارم !
رمز همیشگی
یادتون تو سه تا پست قبلی با عنوان ( چی می شد ؟ ) آرزویی نوموده بودیم ؟
شکر خدا برآورده شد .
اینم عکس منو عشقم که به دلایل امنیتی در بصورت رمز دار قرار گرفت . ( رمز همیشگی )
چی می شد خدا هم یکی رو اینطوری می ذاشت تو بغل من ؟
توضیح نوشت :
شکر نعمت ، نعمتت افزون کند کفر ، نعمت از کفت بیرون کند
نتیجه ی اخلاقی :
خدایا شاهد باش من خیلی شاکرما !!!!
آیکون نوشت :
( حال و هوای کوچه ی علی چپ )
اومدن به این وبلاگ جدید و جاموندن کسانی که من رو می شناختند و به وبلاگ قبلیم سرک می کشیدند ، باعث شده که کمی بی پرواتر اینجا حرفهام رو بزنم .
در پی قهر کردن دوست قدیمیم تصمیم گرفتم برای خنک شدن اونجام و نیز تلافی کار بد ایشون عکسش رو بذارم تو وبلاگم.
اولا از شما می خوام نیاید بگید دوستت زشت بوده و چه می دونم نصیحت هم نکنین که مرد متاهل رو چه به اینکارها و برو به زن و بچه ت برس و ... !
گفته باشم هرکی بخواد نصیحت کنه خونش پای خودشه !!!
ضمنا به خاطر اینکه فردا نرم دادگاه و پاسگاه و ... عکس رو رمزی می کنم و رمز هم فقط در اختیار دوستانی که خودم تشخیص بدم قرار می دم . پس لدفن رمز نخواهید !
ضمنا تر به خاطر برهنه بودن سر دوستم و کمی غیرتی بودن اینجانب ( علیرغم دعوایی که با هم کردیم ) و صد البته تو دلبرو بودن و شکری و خوشمزه بودن ایشون از دادن رمز به آقایون واقعا معذوریم .
ضمنا تر تر اینکه خانمها نیان بگن با نمکه و ... چون خودم می دونم که خیلی خوردنیه و اصلنم با نمک نیست .
لامصب اولش دوست داری لیس لیسش کنی بعدشم گاز گاز!
واقعا حیف شد !!!! هعییییی