لطفا قبل از ورود ماسک بزنید
شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۲۱ ق.ظ
- ۹۳/۰۶/۲۹
شیخ الاسلام گفت که از ابوعبداللّه باکو شنیدم که گفت: «از احمد پسر حسین منصور شنیدم به خُجَنـد که پسین شب پدر خود را گفتم که: مرا وصیتی کن! گفت: نفس خود را در شغلی افکن، پیش از آن که ترا در شغلی افکند. گفتم: ای پدر! چیزی بیفزای! گفت: وقتی که همه عالم در خدمت کوشند، تو در چیزی کوش که ذرّهای از آن به و مه از عمل ثَقَلین شیخ الاسلام گفت که: ثَقَلَین جنّ و انس بود پسر گفت: آن چیست؟ گفت: معرفت.»
شیخ محیی الدّین محمد بن علی بن العربی، قدّس اللّه تعالی سرّه
و هم در فتوحات میآرد که: «شیخ ابوالعباس حریری در سنۀ ثلاث و ستمائة در مصر با من گفت که: با شیخ ابوعبداللّه قربانی در بازار میرفتم، وی قصریهای گرفته بود از برای فرزند صغیر خود و قصریّه ظرفی را گویند از شیشه که در آنجا بول کنند و جماعتی مردم صالح با من پیوستند جایی بنشستیم که چیزی خوریم، خاطر بر آن قرار گرفت که به جهت نان خورش قدری شیرۀ نیشکر بگیریم. ظرفی حاضر نبود، گفتیم آن قصریّه نواست و هیچ ناپاکی در آنجا نرسیده است، شیرۀ شکر را در آنجا کردند. چون بخوردیم و مردمان پراکنده شدند با ابوعبداللّه میرفتم و قصریّه در دست وی. ناگاه از آن آواز آمد که: «بعد از آن که اولیاء اللّه در من چیزی خورده باشند من جایگاه بول و ناپاکی شوم؟ سوگند به خدای که همچنین نخواهد بود.» از دست وی بجست و بر زمین افتاد و خرد بشکست، و از آن صورت حالتی عجب در ما تصرف کرد. شیخ رضی اللّه عنه میگوید که: با شیخ ابوالعباس گفتم که: شما از موعظۀ آن قصریّه غافل شدهاید. مقصود نه آن است که شما توهم کردهاید، بسیار ظرفها که در آنجا بهتر از شما کسان چیزی خوردهاند و جایگاه ناپاکی شده، بلکه مقصود تنبیه شما بوده است که بعد از آن که دلهای شما موضع معرفت خدای تعالی شده است، نمیباید که آن را موضع اغیار گردانید و در آنجا چیزهایی را که خدای تعالی از آن نهی کرده است جای دهید. و آن که بشکست اشارت به آن است که میباید که پیش حقّ سبحانه همچنین شکسته باشید. پس شیخ ابوالعبّاس انصاف داد که ما متنبّه نشده بودیم به آنچه تو فرمودی.»ابوسلیمان دارانی، قدّس اللّه روحه را پرسیدند که: «حقیقت معرفت چیست؟»
گفت: «آن است که مراد جز یکی نبود در دوجهان.»
غبارروبی از چی... از کی کیوان؟؟؟
کیو بیرون انداختین؟؟؟
کیا غبار بودن؟؟؟
من هم جزوشونم آیا؟!
سلام
خونه تکونی مبارک
سلام
ایام مبارک البته با تاخیر
نوشتی که معرفتم آرزوست
می خوای در مورد معرفت مطلبی بهت بگم ؟