خوابم میاد .
خسته م و دلم می خواد یک دل سیییییر بخوابم و پای تلویزیون بشینم و تخمه بشکنم و تلگرام بازی بکنم
یک هفته ای هست کوچولومون ناخوش شده و من و همسر و درگیر کرده
شبها خانم که اصلا نمی خوابه و در طول روز هم چرتهای یک ساعته و دو ساعته می زنه .
منم که از اداره بر می گردم سعی می کنم کمکش کنم تا خستگی به تنش نَمونه
رسیدگی به کارهای دختر بزرگترم و جمع و جور کردن وسایل و شستن ظرف و درست کردن غذا و کلا اموراتی که توی خونه از دستم بر میاد رو انجام می دم .
دیروز مجبور شدیم از کمک مادر خانم هم استفاده کنیم و اون بنده خدا رو هم دردسر انداختیم
حالا قصدم از گفتن این مطالب چی بود ؟
خواستم بگم یه فکری به حال خودتون بکنید و دستی بجنبونید تا دیر نشده ! طبق ادامه مطلب من می رم جای خوب و عشق و صفا و حوری و ... ! شما هم بمونید اندر خم کوچه !!! ( آیکون نیش باز مارموزانه )
خوابم میاد ...
- ۴ نظر
- ۳۰ آذر ۹۴ ، ۰۸:۰۴