باده پرست

ای لبت باده فروش و دل من باده پرست / جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست

باده پرست

ای لبت باده فروش و دل من باده پرست / جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست

خدایا...
من در کلبه ی فقیرانه خویش چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری، من چون تویی و تو چون خود نداری!

پیام های کوتاه
آخرین مطالب

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

چقدر خوبه که یک وقتی توی روزهای تو در تو و به هم ریخته ی سال میشه شب آرزوها

شبی که باید بشینی کنار پنجره ی دلت و یه فنجون چای قند پهلو بذاری کنار دستت و توی کلاف سر در گم افکارت دنبال یک سر نخ دوست داشتنی بگردی که بگیری و بکشیش بیرون .

دستت رو بذاری زیر چونه ت  و خوب نگاهش کنی  و ببینی آیا این همون آرزویی هست که دوستش داشته باشی یا نه

تو صندوقچه ی دل آدما پر از این کلافهای رنگی رنگی و سر در گمه که آشفتگیش حیرونت میکنه ، اما همیشه یک سر نخ خوشرنگ ، اون ته ته های دلت ، بهت لبخند میزنه و با نگاه مهربونش می فهمونه که خواستنیه . 

میگیرم و میکشمش بیرون . میذارم کنار فنجون چاییم که حالا دیگه از دهن افتاده . اما فنجون چایی هم با دیدنش داغ داغ میشه .

به آرزوم لبخند می زنم و ازش می پرسم اسمت چیه؟

لپاش گل میندازه و سرش رومیندازه پایین و یواشکی زیر لب می گه " عشق "




ایامتون سرشار از عشق

#رادیو بلاگیها

  • باده پرست

تو زندگی گاهی وقتا دلت می خواد یه ادمهایی رو در ساعتی خاص سیو کنی ...

حتی اگه شده با دوربین ....

ولی واقعا کاش میشد یه جاهایی زمان و ثابت نگه داشت کاش میشد یه ادمهایی رو به همون شکل کنارت ثابت نگه داری ..

کاش ادمها یه دکمه استپ داشتن و با زدن اون دکمه به همون شکل مهربون و خوب و دوستداشتنی کنارت میموندند ...

کاش ادمها هیچ وقت عوض نشن ..

چه خوب و قشنگه بودن بعضیها ...

به قول یکی کاش ها زیاده اما کاری ازشون ساخته نیست...


با تشکر از خانم حسین زاده

  • باده پرست