باده پرست

ای لبت باده فروش و دل من باده پرست / جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست

باده پرست

ای لبت باده فروش و دل من باده پرست / جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست

خدایا...
من در کلبه ی فقیرانه خویش چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری، من چون تویی و تو چون خود نداری!

پیام های کوتاه
آخرین مطالب

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

همه ی ما تو زندگی شخصی و کاری مون مصون از زیرآب زنها و بادمجون دور قاب چینها و پاچه خواران و متملقان نبوده و نیستیم.

اونقدر زیرآبم رو زدند که بعد مدتها تازه دارم مزه ی شیرین بیکاری توی اداره رو می چشم

خداوند خیرشون بده

  • باده پرست

توی ماشین یه آشنا نشستی و در طول مسیر، راننده یه جایی کار داره و جای پارک هم نیست. مجبوره دوبل واسته و ازت می خواد که بشینی پشت فرمون تا اگه افسر اومد جریمه نکنه؛ در حالیکه تو کل عمرت فقط یه بار سه چرخه ی بچه ی همسایه تون رو دور حوض خونه سوار شدی!

خانمت داره کیک درست می کنه و ازت می خواد با همزن برقی، چند دقیقه خمیر کیک رو هم بزنی؛ در حالی که فرق بین نون و کیک و بیسکوئیت رو هم نمی دونی!

با رفیقت می ری کوه و برای پختن کباب کوبیده، چند تا شاخه ی خشک می ذاری تو آتیش که زغال درست کنی؛ درحالیکه فرق بین سیخ کباب و سیخ جگر رو نمی فهمی!

تو مغازه ی داداشت نشستی و در حال تعمیر یک قطعه ی الکترونیکی موبایله؛ ازت می خواد بیرون مغازه اسپری شستشو بزنی به اون قطعه، در حالیکه فرق بین سیمکارت و کارت حافظه رو نمی دونی!

خیلی از این مثالها هست که دور و برمون داره اتفاق میفته؛ و وای به حال کسی که ازش به عنوان مترسک سر جالیز استفاده کنن و فکر کنه کشاورز نمونه ست!

سنجاق شود به کشیکهای نوروزی اداره

  • باده پرست