تقدیر و تشکر
شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۳۳ ق.ظ
یکی از دوستان می ره فروشگاه خرید هاش رو می کنه و برمی گرده خونه شون
خرید ها رو می ذاره رو اپن آشپزخونه که مادرش جابجاشون کنه و خودش می ره تو اتاقش که لباسهاش رو دربیاره
یه دفعه مامانش می گه النااااااااااااااااااااااااز ؟؟؟؟؟؟؟ این چیه خریدییییییی ؟؟!!!!!!!
الناز هم سرکی می کشه و می گه آبنبات سرده با طعم توت فرنگی دیگه !
مامانه که با قیافه نگاه عاقل اندر سفیه نگاهش می کرده می گه این آبنبات سرده آخه ؟!!!!!
الناز که می ره ببینه چیه می بینه به به ! عجب سوتی ای داده !!!!
- ۹۲/۱۰/۲۸