باده پرست

ای لبت باده فروش و دل من باده پرست / جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست

باده پرست

ای لبت باده فروش و دل من باده پرست / جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست

خدایا...
من در کلبه ی فقیرانه خویش چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری، من چون تویی و تو چون خود نداری!

پیام های کوتاه
آخرین مطالب

۹۹ مطلب با موضوع «زندگی» ثبت شده است

موفقیت تنها یک چیز است

 

این که : زندگی را به دلخواه خود بگذرانید ...

  

کریستوفرمورلی



پ. ن . : قابل توجه همه خانمهایی که بازی چشم و هم چشمی رو تا شونصد سالگی ادامه میدن !!!


  • باده پرست


سلام به همه ی دوستان

امیدوارم تعطیلات نیمه اول نوروز بهتون خوش گذشته باشه

امسال که من مشهد موندم و جایی نرفتم . الانم روز اول کاری سال نو رو شروع کردیم و بازار ماچ و بوسه تبریک به راهه .

هر جا هستید شاد باشید و سلامت .


همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست

همه جا خانه عشق است چه مسجد که کنشت

  • باده پرست


نوروز برای ما خیلی درسهای خوب داره

نو شدنها و پاک کردن دلهامون از کینه ها

روز اول عیدی رسمه که به خونه کسانی بریم که تازه گذشته ای دارن و برای شادی روح مرحوم فاتحه ای بخونیم و تسلیت بگیم به بازماندگان و براشون از خدا صبر طلب کنیم

امروز رفتیم خونه ی زن دایی مرحومه و حاج غلامعلی و رسم رو به جا آوردیم

بعد هم خونه ی بابا و دست بوسیشون و قدر دانی از همه ی خوبیهاشون و محبتهاشون

ای کاش در سال دو سه بار نوروز داشتیم

همه نو میشدن و لبخند و شادی رو تو چهره ی همه مردم میدیدیم

یاد همه ی عزیزان سفر کرده هم بخیر

عید همگیتون هم مبارک 

  • باده پرست


سال نو رو به همه دوستان تبریک می گم

خوبی یا بدی دیدید از من حلالم کنید .

کلیک

سال نود و دو سال خوبی بود . مخصوصا اون قسمتش که دوست مجازی حقیقی شد !

همه تون رو دوست دارم مخصوصا اون دوست حقیقی رو ( آیکون قلب هم نداریم چهار تا قلب بذاریم ) !

تو تعطیلات بنده تشریف دارم تو نت . بی وفایی نکنین برین سراغ آجیلها و از من یادتون بره ها !

ضمنا دوستانی که واتس اپ یا وایبر دارن یه تکونی به خودشون بدن ، از بیکاری نمی ریم یه وقت !!!

  • باده پرست

یادتونه که چندی پیش آستینها رو بالا زدیم و اتاق ملیکا رو رنگ نمودیم؟

رنگ تموم شد ولی هیچوقت اتاق به یمن شیطنتهای ملیکا خانم مرتب نشد!!!

منم تعارف رو کنار گذاشتم و از همون اتاق نامرتب عکس گرفتم!

خانمهای تیز بین بدوید و ایراد بگیرید . از انتقادهای شما با آغوش باز استقبال مینوماییم .

عکس ۱

عکس۲

عکس۳

  • باده پرست


دیدین بعضی وقتها کسایی یا چیزایی رو دوست دارین و اونها لج و حرصتون رو در میارن ؟

نت خیلی خوبه ، سرگرمم می کنه ، بودن اینجا و داشتن دوستان خیلی خوب برام لذت بخشه

ولی همین نت هر روز دو سه باری حرصمو در میاره

مخصوصا قسمت " ذمخلبش " ش !!! خخخخخخ


  • باده پرست

هرسال دم عید نوروز ، سنت حسنه ی خانه تکانی در هر خونه برگذار میشه و ما مردها از اونجایی که ظرفیتمون برای شنیدن قرقرکردن های مکرر همسرانمون کمه ، و گاها دچار جو زدگی میشیم و بعدش فقط باید خدا به دادمون برسه اقداماتی انجام دادیم!!!

دیشب خواستیم شیر فشار شکن آبگرمکن رو عوض کنیم که آب راه نندازه تو آشپزخونه که بلایی بس بزرگ از بیخ گوشمون رد شد!

تعادلم رو از دست دادم و از روی صندلی سقوط کردم و خدا منو دوباره به این دنیا بخشید!!!

هنوز اونرو کامل درست نکردم که اتاق ملیکا رو ریختیم تو هال تا رنگ کنیم

عصری باید گچ کاری کنم تا خشک بشه و بعد هم رنگ بزنم

دعا بفرمایید تا عید جون سالم به در برده ، عید نوروز رو با سلامتی و بدون سر و دست شکسته بگذرونیم


  • باده پرست

امروز قناری ماده م پس از یک دوره بیماری مرد!

قناری نر هم شاهد مرگش بوده

فکر کنم دلش پر غصه ست . 

چون از اون موقع دیگه نه خوندنش رو شنیدم نه حتی جیک جیکش رو!

از هفته ی آینده باید براش یه کیس مناسب جور کنم

از همه ی پیشنهادات جوجه قناریهای دم بختتون استقبال مینوماییم


  • باده پرست


اومدم کمی ریا کنم . باشد که خدا قبول کنه ازم !

صبح روز 22 بهمن که یوم الله می باشه ، از خواب ناز بیدار رفتیم و برادر خانم گیر سه پیچ دادن که شش ماهه بلیط گرفتم بریم پارک آبی ایرانیان و شما چرا نمیاید بریم !!!

و اینطور شد که داداشتون تو رودروایستی قرار گرفت و همسری خانم هم که طبق معمول طرف داداشش رو گرفت و راهی شدیم به سمت غطه خوری !

بعد از انجام تشریفات تایید دعوتنامه ها1 و انجام مراسم لباس کنون دیدیم وقت نمازه و خدا قبول کنه با یه دونه شرت تنگ و تیر ایستادیم و نماز به جا آوردیم و دفتیم که بریم سرسره بازی !

اولین وسیله بلک هول2 بود که برای تجربه ی اول بنده کمی زیادی بود !!!

خولاصه این شونصد تا پله رو می رفتیم بالا و سر سیم ثانیه سر می خوردیم میومدیم پایین . جاتون خالی واقعا . از همه بیشتر سرسره ی " یو " چسبید که دلمو آورد تو حلقم !

بر آن شدیم سقوط آزاد 7 متری موجهای آبی رو هم در یوم اللهی دیگر تجربه نوماییم .

و اینطور بود که تا ساعت سه و نیم دهن استکبار جهانی رو سرویس کردیم و به منزل مراجعت نومودیم .

همه ی اینها یه طرف دلتنگی دوری از هووی محترم همسری هم یه طرف !



دیشب و دیروز این بیت امام افتاده رو زبونم که :

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم      چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

حالا ربطش چیه بماند

معده ی مبارک هم همیجور بی علت ورم کرده و انگاری شده رخت شور خونه ! خدا بخیر کنه .


توضیح نوشت ها :

1 : بلیطهای مجموعه ی آبی ایرانیان 14000 تومن هست . ولی دو تا بخر سه تا ببره ! یعنی میفته نفری 9334 تومن . این وسط اداره مون بلیطها رو به ما 10000 فروخته بود که بیشتر به یه دعوتنامه ی بیلاخ دار شبیه بود !!!

2 : بلک هول نام یه سرسره ست که 180 متر طول داره و سرعتت داخلش به 40 کیلومتر بر ساعت می رسه . برای استفاده اول کمی طولانیه و دلهره آور !


  • باده پرست


دیروز خیر سرم خواستم کارهای عقب افتاده رو انجام بدم

ساعت نه و نیم بود که مرخصی گرفتم و رفتم نظام مهندسی

دو ماهی بود منتظر صدور پروانه اشتغال به کارم بودم . سر دفترمون هم زنگ زده بود که دو سه تا کار هست می خوام به نام تو بزنمش .

از اونجایی که شانس ندارم رفتم دیدم پروانه رو اشتباه صادر کردن و یه چند باری پله ها رو بالا و پایین شدم و از این اداره به اون اداره که رفع نقص بشه !

آخرش هم فرمودند همه ی کارها باید از اول انجام بشه !!! یعنی برو دو ماه دیگه !!!

چند وقت پیش برای گذرنامه اقدام کرده بودم و گذرنامه ی خانوم اومده بود و مال من نه !

رفتم پلیس +10 و اونجا هم سیستمها قطع بود !!!!

گفتن احتمالا ! صادر شده و برو پلیس گذرنامه تا بارکد بدن و برو پست تحویل بگیر .

رفتم پلیس گذر نامه . شلوووغ مثل چی اصلا !

رفتم پیش سرهنگ و می گه ممنوع الخروجی !!!!!!

فرستاد پیش یکی دیگه . اون نگاه کرد و گفت مشابهت اسمیه !!!! همه چی تون یکیه فقط شماره شناسنامه تون فرق داره . حالا قراره امروز کپی شناسنامه و کارت ملی رو ببرم تا درستش کنه

چند وقت پیش یه مغازه پیش خرید کرده بودیم وسط بیابون !

الان آماده ی تحویله . با برادر خانوم شریکی گرفتیم و به خاطر بدهکاریمون تحویل نمی دن !

تا الان نزدیک 5 میلیون از بابا قرض کردم و دادم

یه خورده ته حسابمون مونده بود که گفتیم حقوق و عیدی رو بگیریم اون رو هم تصفیه می کنیم و تحویلش می گیریم .

دیروز رفتم و دوباره حساب کتاب کرده و دوبل اون مبلغ رو گذاشته جلوم !!! میگه مال برقه . پول برق رو قبلا داده بودیم ولی مثل اینکه کندن پوستمون همچنان ادامه داره !

هیچی دیگه ، آخر سری هم که می خواستم تعاونی رو ترک کنم می گه راستی پول موتورخونه هم فلان قدر می شه ! خواستم میزش رو بزنم تو سرش که با یه حساب سرانگشتی فهمیدم زورم نمی رسه و بساطمون رو جمع کردیم و رفتیم خونه .

ببخشید طولانی شد . ادامه داشتا ! درباره ی همون همکارمون بود که وصفش قبلا گفته شده بود .

چون از حوصله خارجه می ذارمش برای بعد .

قدیما شانسمون رو بورس بودا ( عکسش رو گذاشتم ) ولی الان .... هعیییییی !!! یادش بخیر

  • باده پرست